یک شب مهتاب

ندای با عمو یادگار / تورج عاطف                           

 تنها او بود که خود را بامداد نامید اما از مهتاب شب گفت ! حکایت مهتاب شب  شاملو  چون مهتاب شب مشیری از عشق و غم و هجر و از امید  بود و بی گمان مهتاب نباید پیامی جز این داشته باشد که شور را تبدیل به شعر می کند و شعر هم زبان گویای عشق و غم و هجر و امید به وصل می شود .  برای من شعر شاملو و نوای فرهاد است که یاد آور شب مهتابی می شود  که چنین آید  

يه شبِ مهتاب
ماه مياد تو خواب
منو می‌بره
از تویِ زندون

مثِ شب‌پره
با خودش بيرون

این مهتاب اسرار آمیز به سراغ زندانی می آید و فرق ندارد که این زندان به اندازه جای یک نفر باشد و یا به وسعت  یک اقلیم اما همنشینی ماه و  بامداد و یا هر آشنا و بیگانه  هم نوا در شب مهتابی ادامه دارد و این ماه  است که زندانی را می برد . اما کجا ؟

 می‌بره اون‌جا
که شبِ سيا
تا دمِ سحر
شهيدایِ شهر
با فانوسِ خون
جار می‌کشن
تو خيابونا
سرِ ميدونا

جماعت جمع می شوند اندک اندک می رسند و رها ز دیو ترس و ارعاب  و وحشت و پست شمرده شدنشان و هیچ ندانستنشان به فریاد می رسند و جار می زنند . اما چه جار می زنند ؟

عمو يادگار!
مردِ کينه‌دار!
مستی يا هشيار
خوابی يا بيدار؟»

مستيم و هشيار
شهيدایِ شهر!
خوابيم و بيدار
شهيدایِ شهر!

امان از این عمو یادگارهای  روزگار که گوئی پایانی برایشان وجود ندارد . عمو یادگاری که  به قول بهرام بیضائی در نمایش " مرگ یزدگرد "  آنها را چنین وصف می کند

" شوخی این  نامردان است که امید می دهند و سپس باز پس می گیرند و بر نومیدشدگان  از ته دل می خندند "

 امید که رخت بندد برای جماعت نا امید این جماعت عمو یادگار  زبان نمی خواهند زیرا شمشیر بسته اند که زبان جماعت را ببرند و گوش مردمان را طلب کنند تا به قول موبد   تئاتر مرگ یزدگرد  برای آنها پند نامه اطاعت و تمنای ذلت  بفرستند اما گوش مردم سیر از پند و  دهانشان گرسنه نان است  و این گرسنگی تنها برای دهان نیست زیرا که مردم می خواهند پس بگیرند

روزهای زندگی

امیدهای بر باد

حقهائی  که باطل کردند

و...

بامداد فریادی زد  برای هوشیاری  جماعت اسیر عمو یادگارهای زمانه ها و آرزو چنین مهتاب شبی را  می کند

آخرش يه شب
ماه مياد بيرون،
از سرِ اون کوه
بالایِ دره
رویِ اين ميدون
رد می‌شه خندون

يه شب ماه مياد
يه شب ماه مياد...

شب میلاد بامداد است و همه ما به یاد شاملو  در آرزوی دیدن مهتاب زیبای هوشیاری و بیداری و رهائی  مردمان  هستیم