مجسمه ساز

مجسمه ساز/ تورج عاطف                          

پیرمرد مجسمه ساز  محکوم شد که سالهای طولانی  تنها در  میان مجسمه هایش باشد . نصرت الله کریمی بخاطر ایفای  نقشی  که بعنوان  آقا جان در سریال دائی جان ناپلئون  که از روی کتاب نوشته شده ایرج پزشکزاد به همین نام ساخته شده  بود جاودانه شد

حکایت های روزگار باعث شد که غلامحسین نقشینه و نصرت الله کریمی در دو جناح رو در رو به جای انتظامی و نصیریان  در این سریال بایستند و مجموعه ای با بی شمار  حکایت  چون رومئو و ژولیت  و دون کیشوت ... از نوع وطنی را جاودانه سازند . نصرت الله کریمی آقا جان سعید ( سعید کنگرانی ) شد  و حالا او هم خاطره است چون غلامحسین نقشینه و سعید کنگرانی و پرویز فنی زاده و پروین ملکوتی ومهری ودادیان ..حتی   قرار است خانه اتابک اعظم که محل اجرای این سریال بودرا  به غول تخریب و نسیان بسپارند ! افسوس که روزگار چنین است

از بزرگان آن سریال فقط محمد علی کشاورز مانده که در دنیای خاطره ها غرق شده است و پرویز صیاد که  در دور دستها هنوز گاه به گاهی صمد می شود اما صمد  این روزها کجا و شازده اسدالله میرزا  آن روزها کجا ؟ و صد البته ناصر  تقوائی و ایرج پزشکزاد  که   شاید امشب در گوشه ای   از این جهان به یاد دگر رفیق سفر کرده آهی  بکشند و به یاد این گفته  دائی جان ناپلئون  بیافتند که "کار کار انگلیسها است "

 نصرت الله کریمی مجسمه هایش را دوست داشت او می دانست که شرط ماندن چون حکایت دائی جان  ناپلئون نیست که از شر رهائی از انگلیسها دست به دامان  غیر یعنی آلمانی ها آن هم با دست مایه های طنزی چون  کد امنیتی خوردن آبگوشت با ترشی لیته مارلین دیتریش و مرحوم آقای بزرگ باشد. او اعتقاد داشت همه آنهائی  که ماندند به خود و نامشان تکیه کردند وخود را هیچگاه به دروغ و تظاهر نفروختند

 نصرت الله کریمی به کناری رفت( گذاشته شد) و سالها در سکوت دل به مجسمه ها و عروسکهائی بست که حسن آنها به  همین  بی صدائی  است که این روزها سخن گفتن  بیشتر  از سر ریا و تظاهر و دروغ یا خود فروختگی  و بر سر طبل خیانت سخت کوفتن است.   عروسکهای سخنگوی این روزگار بر خلاف عروسک سخنگو صمد بهرنگی  نه  دردی را دوا می کند ونه به درد دلی گوش می دهند بلکه درد می سازند و دل را می شکانند

امشب به یاد  بازی تخته نرد نایب سوم پیر فوج قزاق   با شوهر خواهر   دواخونه دارش و  استراتژی های ناپلئون بناپارتی اش در این بازی ! و کر کری معروفش که در هنگام شکست می گفت

تاس گر نیک نشیند همه کس نراد است آقا!

خواهم افتاد و می گویم یادشان مانا