بهرنگی بهتر از همرنگی / تورج عاطف
خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو!
روزگار به دمی گذرد و گوئی همین چند روز پیش بود که برای دختر کوچولویم قصه ها می گفتم و یکی از قهرمانان مشهور آن شبهای طلائی کودکی دخترم عمو صمد به زعم ما و صمد بهرنگی ادبیات ایران بود.
صمد مردی که بارها فریاد تعالی و پیشرفت را در نفی پیامی داد که سالها در گوشها زمزمه کردند تا به بهانه رسوا نشدن بخواهند که جماعتی بسازند که طوق بندگی را عطیه ای دانند .
صمد هم در میان همین مردمانی بود که کم می خوانند و کم می دانند و هزاران ادعا دارند. صمد بهرنگی درگیر جامعه ای خود باخته و هزار بافته از جهل بود اما حرف خود را چه زیبا زد:
" به گمانم ذهنیتی که آدمها از خود برای هم به یاد گار می گذارند از همه چیز بیشتر اهمیت دارد و گرنه همه آمده اند که یک روز بروند "
و صمد آمده بود که ذهنیت را به سوی روشنائی ببرد چون حکایت کرم شب تاب قصه عروسک سخنگویش که چنین نگاشت
کرم شبتاب گفت: رفیق خرگوش! من همیشه میکوشم مجلس تاریک دیگران را روشن کنم. اگر چه بعضی از جانوران مسخرهام میکنند و میگویند با یک گل بهار نمیشودتو بیهود میکوشی با نور ناچیزت جنگل را روشن کنی
.! خرگوش گفت: این حرفها مال قدیمیهاست. ما هم میگوییم هر نوری هر چه قدر هم ناچیز باشد بالأخره روشنایی است!
و صمد به دنبال روشنائی ها بود زیرا می دانست که تاریکی بسیار است و هر ذره ای ز نور شاید بتواند فقر را از بین ببرد زیرا بهرنگی معتقد بود
فقر شب را بی غذا سر کردن نیست. فقر روز را بی اندیشه به سر کردن است و چنین است که شاهدیم شکمهای بر آمده بسیار و ادعاهای تو خالی بی کران باشد و بر سر سفره اندیشه ها آنها هیچ چیز وجود ندارد
صمد بهرنگی از نارنگی یا همرنگ نشدن ها گفت از رهائی ز پوچ بودن و بی بهره از هنری که اندیشیدن نام داشت . او قهرمان قصه های ما را در قالب ماهی سیاه کوچولوئی آورد که به مادرش می گفت
این را فهمیدهام که بیشتر ماهیها، موقع پیری شکایت میکنند که زندگیشان را بیخودی تلف کردهاند. دایم ناله و نفرین میکنند و از همه چیز شکایت دارند. من میخواهم بدانم که،
راستی راستی زندگی یعنی اینکه توی یک تکه جا، هی بروی و برگردی تا پیر بشوی و دیگر هیچ، یا اینکه طور دیگری هم توی دنیا میشود زندگی کرد؟
چه خوب است که بهرنگ شد تا همرنگ جماعتی که فقیرند به اندیشیدن و عاشقی کردن و به وفاداری و مفتخرند به نفی نور و دریائی که بسی بزرگتر از حقارتشان است .
ناخدای عشق ...برچسب : نویسنده : ftourajatefb بازدید : 191