جعلی ما

ساخت وبلاگ

جمعه بیست و چهارم شهریور ۱۳۹۶


جعلی ما
من                                              

سالها به پرواز اندیشیدم و دوست داشتم که به گونه ای شگرف در جامعه ای که هم رنگ جماعت نبودنها جرم نابخشودنی است پرواز کنم و با دو بال شجاعت و سخاوت در مقابل سختی ها صبر و در مقابل بد اندیشی ها بخشش داشته باشم حکایت روز گار من چون داستان همه آدمیانی بود که در دنیای امروز می گویند
نگاه نکن چو ن نوع دیدن تو با دیگران فرق دارد
وگوش نده  چون آن چیز هائی که می شنوی همه ماجرا نیست
و سخن نگوی  که گفتنی های تو بر دل ننشیند زیرا سالها است که قصه دیگری گفته اند
اما سعی کردم که
ببینم آن چیزی را که دیدنی است و باید دید و از دریچه نگاهم نه آنچه به من دیکته می شود نظاره کنم
بشنوم آن چیزی را که با افکار در بر گفته از خلاقیت و نو آوری و انسانیت و دگر اندیشی گفته می شود
بگویم ز آنچه در قلب دارم و به دنبال آئین و سنن گذشتگان نباشم بلکه بر پایه شکو این سخن که شاید به گونه دیگر توان گفتن سنجیده و تحلیل نمود عمل کرده ام 
و از این رو بود که در هنگام دیدن و شنیدن و گفتننه تنها ذهنم با کلمه " چرا؟ " آشنائی داشت بلکه با سوال " چرا که نه؟ " هم پیمانی بی نظیری می کرد و از این رو بو د که مرا رند و دیوانه و شاید هم فریب کاری نامیده اند اما به این سخنان نمی اندیشیدم زیرا خواستم که خود شوم و از دریچه نگاه خود بینم و شنوم و گویم و این جرم بزرگی بود اما دیدن و شنیدن و گفتن از زبان دیگران را جرم بزرگتر می دیدم اگرخو د دیدن و خود شنیدن و خود گفتن را جرم حساب کنیم
و این گونه بود که اگر پروازرا یاد نگرفتم اما لذت پرواز کردن را حس کردم و در این اندیشه رفتم که پروا ز حتی اگر کم باشد و همراه بال شکسته باز پرواز است و بسیار قوی تر از حبس شدن در قفس روز مر گیها و ترسها و هم رنگ جماعت شدنها ارزش داردو این انتخابی است که خود باید کرده و از بین آن که آیا" قصد پرواز دارم "و یا" حضور در قفس را دوست دارم" گزینشی داشته باشم شاید این انتخاب باعث شود که حس کنیم کسی ما را دوست ندارد و همگان ترجیح می دهند که همان شخص قدیمی را ببینند اما به یاد بیاوریم آن چیزی که مهم است این خواهد بود که خود از خویشتن راضی بوده و بی ریا و با شجاعت در مقابل مقاومتها و سخاوت در برابر بد گوئی ها و بد اندیشی ها پروازبی ریا و بی محدو دیت را تجربه کنیم و شاید همین گفتار و این باور باعث شده که جاو دانه فروغ ادبیات ما فروغ فرخزاد گفته است
پرواز را بخاطر بسپار پرنده مردنی است 
پس پرواز کن
بی بهانه
با بهانه زیستن بی ریا و همره بالهای شجاعت و سخاوت
و چنین است که پیام شجاعت دهم 
پیام مهر
انسانیت و حکایت ما شدن ها را باز گویم یاد نجوائی افتم که سالهای دور شنیدم که می خواند
چه کسی خواست که "من و تو "ما نشویم آری بزدلی و جهل و بی مهری خواست پس بر خیزیم و شویم آنچه گاندی گفت
من نباید چیزی باشم که تو می‌خواهی ، من را خودم از خودم ساخته‌ام،
تو را دیگری باید برایت بسازد و
تو هم به یاد داشته باش
منی که من از خود ساخته‌ام، آمال من است،
تویی که تو از من می سازی آرزوهایت و یا کمبودهایت هستند.
لیاقت انسان‌ها کیفیت زندگی را تعیین می‌کند نه آرزوهایشان
و من متعهد نیستم که چیزی باشم که تو می‌خواهی
و تو هم می‌توانی انتخاب کنی که من را می‌خواهی یا نه  ؟

نوشته شده توسط تورج عاطف در ساعت 10:50 | لینک  | 
ناخدای عشق ...
ما را در سایت ناخدای عشق دنبال می کنید

برچسب : جعلی, نویسنده : ftourajatefb بازدید : 198 تاريخ : يکشنبه 26 شهريور 1396 ساعت: 17:03