آخرین مطالب
امکانات وب
دانستن بهتر است ؟
شاید قصه امروز بشر این باشد که ندانستن از دانستنی های بی فایده بهتر است !!
کمی داستان پیچیده است و شاید همین پیچیدگی اساس داستان فیلم "دایره"* است
این فیلم در سال 2017 ساخته شده و با بازی اما واتسون و تام هنگس پا به عرصه وجود نهاده است
داستان در باره دختری به نام مایه ( اما واتسون)است که به استخدام یک شرکت بزرگ که یک ابر رسانه اجتماعی تولید می کند به یک باره در می آید و در اثر حادثه ای به تشویق رئیس شرکت یعنی ایمون بایلی ( تام هنکس ) تن به آزمایشی می دهد او باید به خودش سنسور هائی وصل کند که هیچ حریم خصوصی نداشته باشد و...
داستان فیلم حکایت تنهائی آدمهای روزگار است آدمهائی که می خواهند از همه چیز جز روزمرگی های خود سر در بیاورند ! دنیای عکس ها و فیلم ها و فحاشی ها و اظهار نظرها و کنجکاوی های نامحدود و...
حکایت فیلم بی گمان قصه بسیاری از آدمهای این روزگار است که به جای لبخند و کلام و شاید لمس دستی و تقدیم گلی به تمنای لایک ها می روند ! دنیائی که گسترده شده و رازها بر ملا میشوند و این زشت نرین دیدنی ها خواهد شد که شاید قصه همان حکایت کهنه ما ایرانیان است
آری ز قصه حافظ می گویم که نزدیک به 700 سال پیش گفت
می ده که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب/ چون نیک بنگری همه تزویر می کنند
خیلی از ما دوست داریم بیشتر بدانیم اما از دیگران !!
و پشت تصاویر و کلام و اشعار ها و عاشقانه های جعلی پنهان شده ایم
دنیای امروز ما دنیای تنهائی ها است و شاید چنین است که بیشتر دانستن ز آن دیگری برای ما جالب او شاید فرصتی می شود که درد خود را از یاد ببریم
دانی که چنگ و عود چه تقریر می کنند / پنهان خورید باده که تعزیر می کنند
پنهان خوردن ها
پنهان دیدن ها
پنهان شنیدن ها
و بی شک پنهان شدن ها دردی است که زخم شمشیر تنهائی بر ما زده است
دانش خوب است اما لزوما هر دانستنی را نمی توان دانش نام نهاد
روزگار آن گونه ما را پر ز نقاب ها کرده است که رخ خویشتن را گم کرده ایم و چنین است که مهر و همدلی و عشق را به سر طاقچه فراموشی گذاشته ایم
نمی دانم کارگردان این فیلم جیمز پونسولد که با دیوید اگرز این فیلم را نوشته است چیزی از حافظ شاعر نامدار ایرانی شنیده اند اما بی شک تعجب می کنند که حکایت آنها در این فیلم را قرن ها پیش او چند سال پیش این گونه نوشت
همه کس طالب یارند چه هشیار و چه مست
همه جا خانه عشق است چه مسجد چه کنشت
و شاید درد این باشد که خانه عشق را جائی بیرونی ز خویشتن می جوئیم افسوس
*circle