من امیدی دارم

ساخت وبلاگ

نغمه لوترکینگ / تورج عاطف                                 
  پنجاه و چهار سال  از مرگی مردی  می گذرد که  زمزمه زیبای " رویائی دارم " او جاودانه حکایتی از آزادی و انسانیت  را در جهان ثبت کرد .هنوز جملات آخر سخنرانی مشهورش  در جهان امروز  چون رویائی برای همه مردم  است.  او که روزی را می دید که  مردمان جهان گرد هم بیایند و با هم فریاد زنند .
" سرانجام ما آزادیم! سرانجام آزادیم! سپاس خداوند متعال را، سرانجام آزادیم"
 رویای شیرینی است که همه ما رها شویم از جاه طلبی ها و نفرت و جنگ و تعصب و تبعیض و ظلمت و ظالم که حالا  آن گونه چهره زشت خود را نشان داده است که شاهدیم  علم و دانشی که قرار بود در خدمت بشر و برای ساختن زیبائی باشد  با سلاح های بیولوژیک در پی نابودی و مرگ   نوع بشر است و قصدی جز خدمت به حاکمانی ندارد که حالا بردگی را نه تنها در یک رنگ و نژاد  خاص که برای همه جهان می خواهند  حاکمانی که هیچ چیز جز زر و زور و تزویر  و قربانی کردن آزادی را نمی خواهند  و برای رسیدن به  امیالشان  دست به هر جنایتی می زنند  و چه جنایتی  والاتر از گسترش جهل در دنیا می تواند باشد ؟
از دکتر مارتین لوترکینگ سخن می گویم . مردی که  متعلق به مردم و کشور و دوره خاصی نیست همان گونه که گاندی و نلسون ماندلا و بسیاری از بزرگترین رهبران انسانی جهان را نمی توان در حوزه جغراقیائی خاصی تعریف کرد . در روزهائی این نوشته را می نگارم که جهان بعلت بحران ویروس کرونا بیش از پیش به این حکایت یعنی همبستگی و والاتر از آن عشق به همنوع و دگر نوع و طبیعت نزدیک شده است  و فرقی ندارد که حکایت همبستگی به چه زبانی و در چه محدوده جغرافیائی و تاریخی گفته شده باشد . این روزها   نوای  زبان سعدی بنی‌آدم اعضای یکدیگرند( یک پیکرند) آشناتر و نزدیک تر برای رهایی ما  از ظلمت زیاده خواهی است   و امروز در پنجاه و چهار سالگی ترور دکتر لوتر کینگ همه کسانی که رویائی چون این بزرگمرد جامعه انسانیت دارند به یاد سخنانش می افتند . او که  رویایش را چنین  بیان می کرد
«من امروز رویایی دارم
رویای من اینست که سرانجام روزی دره‌ها بالا خواهند آمد و تپه‌ها و کوه‌ها پایین خواهند رفت، ناهمواری‌ها هموار خواهند شد و ناراستی‌ها راست؛ جلال خداوند آشکار خواهد شد و همه ابنای بشر با هم به تماشای آن خواهند نشست...»
نمی دانم که  آیا  چنین روزی خواهد رسید یا خیر ؟اما امید دارم تلنگر مردانی چون لوتر کینگ  همان گونه که  بیش از نیم قرن  فراموش نشده و نغمه چند قرن پیش سعدی بزرگ را تکرار کرد هیچگاه از یادها نرودو عشق حاکم دلها شود

ناخدای عشق ...
ما را در سایت ناخدای عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ftourajatefb بازدید : 154 تاريخ : جمعه 9 ارديبهشت 1401 ساعت: 0:02