به یاد سهراب

ساخت وبلاگ

تلنگرم با سهراب/تورج عاطف

اردیبهشت  و روزگار بهار و حکایت شاعری  فرا رسد و عجیب نیست که نخست روز اردیبهشتگان  منتسب به سعدی باشد و از بهار و سهراب و اقبال یاد کند  . و  در این میان نمی دانم قلم قاصر من از حکمت سعدی گوید و یا آزادی خواهی  بهار و اقبال و یا از انزوای زیبای سهراب ؟مولانا به مدد آید

هرکسی از ظن خود شد یار من

از درون من نجست اسرار من

سهراب را برگزینم که حکایتی نزدیک به او را در زندگی برگزیده ام 

          او را شاعری دانستم که سروده هایش رنگی بودند و شاید  صورتگری  که چه زیبا شعر را رسم می کرد. نامش سهراب چون حکایت سهراب شاهنامه است . سهراب مظلوم و سهرابی که نوش دارو پس از هجرتش آمد واز خانواده " سپهری " بود و چه بی کران آسمانی را در وجودش سرود و یا شاید هم نقاشی کرد. روزگاری او ز دلتنگی برای رفیقش نوشت  :

" آدم چه دیر می فهمد و من چه دیر فهمیدم وکه انسان یعنی عجالتا  . ایران مادرهای خوبی خوب دارد و غذاهای خوشمزه و روشنفکران بد و دشتهای دلپذیر  و همین ..."

 روشنفکران بد؟ چه اصطلاح جالبی برای آنهائی که یا به قهر یا که  جبر  خود را تافته جدابافته ای از مردمی می دانند که هر بار به بهانه ای آنها را برای تحسین و فروکش کردن عطش  خودخواهیشان به میدان می کشندو شاید چنین است که باید به جمله های فکورانه سهراب نگریست و اندیشید به القاب " روشن فکر" و "  دگر اندیش  " و " عالم  " که این روزها چون نقل و نبات در زبانها خیس می خورند تا هر تازه به دوران رسیده ای را حمد و ثنا کنند.

او خسته از آدمیان  بود که تصمیم گرفت با مرغ هوا دوست شود تا خوابش آرامترین خواب جهان باشد.

او به خواب رفته است و می اندیشید که راز گل سرخ و صدای  سوت قطاری  که در تونل می پیچد و غرق شدن در افسون گلسرخ ارزش زیستن دارد . جماعت او را به گوشه انزوا کشیدند همان جائی  که رسم عاشق دلان را تکرار می کرد " انزوا "

" انزوا "همان تصوری   است که این گونه  در باره اش  سرود

شاعران وارث آب و خرد و روشنی اند

پشت دریا ها شهری است

قایقی باید ساخت..

او قایقی ساخته بود و آغاز کرد  رفتن زیر آسمان بارانیش  و سرود

چترها را باید بست
زیر باران باید رفت
فکر را، خاطره را، زیر باران باید برد

...

آدمیزاد این روزها  یعنی " عجالتا"

آدمیزاد این زمانه  یعنی بی میلی به کشف راز گلسرخ

آدمیزاد این روزگار  یعنی غفلت  و در پی آن حسرتی که در رثای دستپخت مادردارد

کسی شنید   تلنگر   سهراب را ؟

 

 

 

ناخدای عشق ...
ما را در سایت ناخدای عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ftourajatefb بازدید : 204 تاريخ : سه شنبه 9 ارديبهشت 1399 ساعت: 17:42