باید زیست

ساخت وبلاگ

باید زیست/ تورج عاطف                                  

در باغ توس مزار دو شاعر مهجور در روزگارشان وجود دارد . نخست فردوسی بزرگ است که بسی رنج برد در سی سال و سر انجام جماعت حتی پیکر از زندگی رها شده او را تاب نیاوردند که در قبرستان شهر به خاک سپرده شود و از این رو در ملک خودش اسیر خاک شد  و دیگری شاعری است که به نوعی شعر خویش را تداعی می کند

نه نغمه ی نی خواهم و نه طرف چمن
نه یار جوان، نه باده ی صاف کهن

خواهم که به خلوتکده ای از همه دور
"من باشم و من باشم و من باشم و من"

 متخلص به م. امید است و نامش مهدی اخوان ثالث است که سومین شاعر اسفندی روزگار ایرانیان است .  پس از سیاووش کسرائی که در سال 1305 و امیر هوشنگ  ابتهاج که در سال 1306  نوبت به مهدی اخوان ثالث بود که در سال 1307   پای به جهان بگذارد و درپی آرش و سایه  شعر فارسی  ملقب به امید شود . قصه  تخلصش به امید را چنین بیان می کند

 

 "در خراسان وقتي كه تازه به شاعري رو كرده بودم به يك انجمن ادبي دعوت شدم كه استاد كهنسالي به نام نصرت منشي باشي در صدر آن بود. هر وقت شعر مرا مي‌شنيد مي‌پرسيد تخلصتان چيست؟ او واجب مي‌دانست كه هر شاعري تخلصي داشته باشد و من نام ديگري نداشتم، سرانجام خودش نام اميد را به عنوان تخلص بر من نهاد"

او خواست که امید باشد اما روزگار به کامش نگشت و گوئی به همین دلیل بود که چون سهراب خواست که پس از مرگش هم جماعت مرده پرست به سراغش نیایند و اگر سهراب دلنگران چینی تنهائی اش می شود اخوان  هم  ترنمش چنین می شود

" من باشم و من باشم و من باشم و من"

این  شوق  تنها " من " شدن از دست روزگار و آدمهایش می آید که در شعر زمستانش چنین سروده است

 سلامت را نمی‌خواهند پاسخ گفت

سرها در گریبان است

کسی سربر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را

نگه جز پیش پا را دید نتواند

که ره تاریک و لغزان است

وگر دست محبت سوی کس یازی

به اکراه آورد دست از بغل بیرون

..

اخوان ثالث  دلش  خواست در  شعر " باید زیست " این گونه  امید بدهد

مرگ گوید: هوم! چه بیهوده!
 

زندگی می‌گوید: اما باز باید زیست،

باید زیست،

 

باید زیست...

 و او زیست حتی وقتی پدر برایش از شیطانی بودن شعر و موسیقی می گفت

و او زیست وقتی که در پشت میله های زندان بود و به مادرش چشم دوخت و چنین برایش سرود

"باز مي‌بينم كه پشت ميله‌ها مادرم استاده با چشمان تر"

و...

پندش م. امید را از یاد نبریم

باید زیست

باید زیست

ناخدای عشق ...
ما را در سایت ناخدای عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ftourajatefb بازدید : 166 تاريخ : چهارشنبه 28 اسفند 1398 ساعت: 1:00