ناخدای عشق

متن مرتبط با «زیر باران باید رفت از سهراب» در سایت ناخدای عشق نوشته شده است

شعربازی من با فروغ

  • شعر بازیهای با فروغ( بر گرفته از کتاب شعر بازی های من : نوشته تورج عاطف)نامش فروغ الزمان بود. فروغی  که هیچگاه نمی توانست  در زمان  اسیر باشد   و حتی دمی خاموش .او از رنج ها و, ...ادامه مطلب

  • آغازی دگر

  • سپیدی / تورج عاطفآغاز دگری استهر آغازی دگر سپیدی است نقش دگربر صفحه دگروبی گمان رسام دگری را خواهد تا روزگار چه خواهد و چنین است  کهگاهي سپيد مي شوي و گوئي هيچگاه چنين غرق سپيدي نب, ...ادامه مطلب

  • باز هم عشق

  • گاهي وقتها  تنها بايد گذشت  از همه خاطره ها و لبخندها و اشك ها و دل دادن و دلشكستن هاگاهي بايد باور كني كه اشتباه ديدي و باوري غلط و آرزوئي محال داشتيگاهي بايد تنها يك لبخند زد به آنچه بودي , ...ادامه مطلب

  • به یاد سهراب

  • تلنگرم با سهراب/تورج عاطفاردیبهشت  و روزگار بهار و حکایت شاعری  فرا رسد و عجیب نیست که نخست روز اردیبهشتگان  منتسب به سعدی باشد و از بهار و سهراب و اقبال یاد کند  . و  در این میان نمی دانم قلم قاصر من, ...ادامه مطلب

  • شیرازی بی نام

  • " شیرازی بی نام " / تورج عاطف                              مرا گفت -آزادیم را از آن مرد خریدمو من به یاد گله های  " شیرازی بی نام " می افتم  که امروز 99 ساله می شد" از این همه بی کسی دردم می آید "شیرا, ...ادامه مطلب

  • پرواز با پرویز

  • پرواز پرویز / تورج عاطف                                     پرواز آرزوی دیرینه انسان ها بود و  توسط کسانی محقق شد که امروز به نام آنها یعنی " روز مهندس " نامگذاری شده است . مهندس ها یک شعار مشهور دارن, ...ادامه مطلب

  • باید زیست

  • باید زیست/ تورج عاطف                                   در باغ توس مزار دو شاعر مهجور در روزگارشان وجود دارد . نخست فردوسی بزرگ است که بسی رنج برد در سی سال و سر انجام جماعت حتی پیکر از زندگی رها شده ا, ...ادامه مطلب

  • چشمهای بی باران

  • چشمهای بی باران  / تورج عاطف                          آسمان قهر کرده استزمین به سیاهی ها سر تسلیم فرود آورده استو سیاهی در کلام و رخ و حتی پشت لبخندهای پر تظاهر عیان استباد در سر زمین ناشناسی گم شده ا, ...ادامه مطلب

  • مجسمه ساز

  • مجسمه ساز/ تورج عاطف                           پیرمرد مجسمه ساز  محکوم شد که سالهای طولانی  تنها در  میان مجسمه هایش باشد . نصرت الله کریمی بخاطر ایفای  نقشی  که بعنوان  آقا جان در سریال دائی جان ناپل, ...ادامه مطلب

  • امان از تاریکخانه روزگار

  •   تصویر مردی که خواب ملت آگاه را می دید/ تورج عاطف  روزجهانی عکاسی مصادف است با بزرگترین و شاید تلخ ترین تصویر تاریخ معاصر ایران روز 28 مرداد واقعه ای است که ثبت شده است در بسیاری از تاریکخانه های  6 دهه اخیر و من باز به تصویر ش می نگر م گو ئی تاز ه به خو اب ر فته است اما خو اب نهضت او 64 ساله شد چه گو نه 64 سال را گذ راندیم ؟ غر و ب 28 مر داد دگر ی را می گذ رانیم غر و بی که بر ای دکتر مصد ق و ,تاریکخانه,روزگار ...ادامه مطلب

  • امان از تاریکخانه روزگار

  •   تصویر مردی که خواب ملت آگاه را می دید/ تورج عاطف  روزجهانی عکاسی مصادف است با بزرگترین و شاید تلخ ترین تصویر تاریخ معاصر ایران روز 28 مرداد واقعه ای است که ثبت شده است در بسیاری از تاریکخانه های  6 دهه اخیر و من باز به تصویر ش می نگر م گو ئی تاز ه به خو اب ر فته است اما خو اب نهضت او 64 ساله شد چه گو نه 64 سال را گذ راندیم ؟ غر و ب 28 مر داد دگر ی را می گذ رانیم غر و بی که بر ای دکتر مصد ق و یارانش و ملت ایران غر وبی جاو دانه شد غر وبی که ز طلو عی آمد  شاید عکاسان آن طلوع نمی اندیشدند که در تاریکخانه هایشان این گونه عکس های متفاوتی ز طلوع تا به غروب داشته باشند در طلو ع همان ر و ز 28 مر داد,امان,تاریکخانه,روزگار ...ادامه مطلب

  • زير باران

  • زير باران كه مي رويياد مي گيري اشك ريختن عيب نيستحتي اگر آسمان باشيياد مي گيري كه اشك زودتر ديده مي شودحتي اگر ز آسمان پهناور بيايدياد مي گيري كه اشك تاثير داردچه باران باشد كه خيست مي كند چه اشكت باشد كه ديوانه ات مي كندزير باران ياد مي گيري كه بايد ببخشيحتي اگر پر اشك باشيباران باشيزير باران باور مي كنيبوسه را چون حكايت قطره هايي كه بر تن و صورت مي خورد غرقه شور و شوق مي شويزير باران عشق بازي را باور مي كنمچون هم آغوشي ابر و آسمانزير باران عشق را باور كني چون مي دانيبخشيدن است كه عشق را باراني كندخود را ببخش زير بارانهر كس و هر چيز را بسپار به بارانعاشق شوبه شوق بارانبه رسم بارانبه شور بارانزير باران عاشقمآريعاشق#باران #بارانی "عشق#باران_عشق #باران☔ #باران_عاشقی,زير باران بايد رفت,زير باران بايد رفت سهراب سپهريي,زیر باران باید رفت,زیر باران,زیر باران بیا قدم بزنیم ...ادامه مطلب

  • زير باران بايد رفت

  • زير باران بايد رفتزير باران بايد خوانداشك و لبخند همه زير باران استو من و باران همراه همبرايت. با باران مي نويسمبي اشك و إه و داد مي نويسمزير باران مي روم باديادت اي يارآسمان عشقم بر من باز هم ببارزير باران مي نويسم شعر آهنگ عشقهمه دل و روحم تقديم به تو اي همه مرا عشقزير باران مي نويسم ز همه رنج و دوري بي تو بودنزنده شدم به عشق تو پيش ز مهرت تنها حكايتم مرده بودندوست دارم را زير لطف باران با تو گويمدوست دارم را با تو هزار گونه گويمباباران با تو گويم زعشقآري عشق و عشق و تنها عشق,زير باران بايد رفت,زير باران بايد رفت سهراب سپهريي,زیر باران باید رفت,زیر باران باید رفت سهراب سپهری,زیر باران باید رفت سهراب,زير باران بايد رفت سهراب سپهري,زیر باران باید رفت سپهری,زیر باران باید رفت عصار,زیر باران باید رفت زن,زیر باران باید رفت از سهراب ...ادامه مطلب

  • از درد تا مثلث من

  • و سكوت پيرامون را گرفته است درد و من و تنهايي به ياد روزهاي دور با يار دبستاني ام جمله مي سازمدرد من از تنهايي استدرد من به تنهايي استآموزگارم را به تصوير مي كشماز حرف اضافه استبه حرف اضافه استبعد از حرف اضافه متمم استحروف اضافه؟ اگر اين حرف اضافه است پس چرا نقش دارند پشت سر آنها متمم مي آيند بي نوا اضافه ها نقش مي آفرينند اما هميشه اضافه خوانده مي شوند چون حكايت خيلي از ماو متمم؟كاش نقش دستور زباني داشتيم كه مكمل بود چون نقش هاي سينمايي نقشي كه تكميل مي كرد زاويه ٩٠ نداشت عمود نبود مسلط نيود بالاي سرش نايستاده بودكاش مسند و مسند اليه اي نبود نسبت نمي ,از شروع درد تا زایمان,درد از کمر تا پا,درد از لگن تا زانو,درد از گلو تا معده ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها