می گویند وقتی قرار است که ملتی نابود شود اول باید در میان دل آنها امید به آمدن قهرمانی را زنده نگاه داشت و سپاس باور به قهرمانی را از بین برد و این گونه است که امید می رود و ملتی که بی امید است بی گمان مرگ را به آغوش می کشد ! روزگار بی مهری است تند و سریع بی وفائی و فراموشی کلید می خورند ! فرار با ریسمان بی وفائی عادتی معمول نه مذموم است ! قهرمان کجاست ؟ عشق کجاست ؟ شرافت کجاست ؟ وفا و مهر کجاست ؟ قهرمانان دوران کودکی ما چقدر بزرگ بودند و شاید باور نکردنی ! در تمامی قصه های ما دو نشانه بزرگ وجود داشت صداقت و عشق شاهزاده ای که به دنبال محبوبش سوار بر اسب می شود تا او را نجات دهد محبوبی ک,روزگار,قهرمانی ...ادامه مطلب